و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است
بازم سفرهای پهن شد و من رو مهلت متنعم شدن دادند ...
و ارباب همه سینهزنان کشتی آرام نجات است
ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است
ولی حیف که ارباب «اسیر الکربات» است
ولی حیف هنوزم که هنوز است حسینابنعلی تشنه یار است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی
الفقامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ...»
خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را و بریدند ...[1]»
شبهای دهه اول محرم فرصتی برای نوع جذابی از تنهایی من توی خونس...
همسرم میرن زنجیرزنی و من طبق صحبت امامم[2] نمیرم....
خدا از هر دومون قبول کنه...
---------------------------------------------------
ذکر حقیقی مصیبت[3]
---------------------------------------------------