خانه شماره 39

یک دفترچه نویسه‌های شخصی در مورد آنچه ما بدان می‌اندیشیم.
جد و جهد

تذهیب سربرگ

بسم الله چرم

blog pic blog pic

زکات العلم نشرة. اگر بشود اسم این سیاهه‌ها را علم گذاشت. البته بخش اعظم آن دل‌نوشت است. برای نشر فرهنگ و دین می‌نویسیم شاید که خدا هدایتمان کند.

طبقه‌بندی موضوعی

قرآن چرم امام خامنه‌‌ای استاد پناهیان

dotبه کجا چنین شتابان؟

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۲۴ ب.ظ

آموختم که خدا بهترین تقدیر را برای همه نوشته است. ناب‌ترین حس‌ها را برایشان خواسته اما چه می‌شود که اینجاییم؟

وقنی فکر و نیتی اشتباه ایجاد شود، متوهمانه آن نیت به خدا ربط داده شود.

راهی غلط انتخاب شود، غلط طی شود.

مقدس مآبانه زندگی کرد و در دل گمان باطل کرد که این مسیر و سختی‌هایش را خدا برایم خواسته.

وه که باطل گمانیست...

شیطان زیرکانه در کمین مذهبی‌ها می‌نشیند! مبارزاتی می‌کنیم که ذره ای مد نظر خدا نبوده. مسیری می‌رویم که خدا نخواسته.

نظاره‌ می‌کند من را و دست و پا زدن‌هایم را و من غافل از اینکه این سختی‌ها را خودم خواسته‌ام نه خدای من.

چه سرنوشت‌ها که با این کج رفتن‌ها در غفلت و گمان برای خدا بودن، خراب نشد!

------------------------------------------------

آتش گرفتم وقتی دیدم روی پرچم تابوت‌های شهدا، هر چیزی نوشته بود و دیدم که فرزند شهیدی که هرگز او و پدر هم را ندیده بودند نوشت: "پرچم کشورم آنقدر با ارزش است که من آرزوی چیزی جز شهادت را لایق نوشتن بر آن نمی‌بینم، دلم برای پدرم بیشتر و بیشتر و بیشتر از همیشه تنگ شده. حتی به اندازه بک آغوش در خواب! به دوستتان بگویید به خوابم بیاید "

-----------------------------------------------

خدایا! اجعل عواقب امورنا خیراً...

خدایا! ثبت قلوبنا علی دینک...

 

  • هدی
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

تخته سیاهتخته سیاهتخته سیاه

نوشته تخته نوشته تخته نوشته تخته