خانه شماره 39

یک دفترچه نویسه‌های شخصی در مورد آنچه ما بدان می‌اندیشیم.
جد و جهد

تذهیب سربرگ

بسم الله چرم

blog pic blog pic

زکات العلم نشرة. اگر بشود اسم این سیاهه‌ها را علم گذاشت. البته بخش اعظم آن دل‌نوشت است. برای نشر فرهنگ و دین می‌نویسیم شاید که خدا هدایتمان کند.

طبقه‌بندی موضوعی

قرآن چرم امام خامنه‌‌ای استاد پناهیان

dotسنت‌ها سنگ می‌شوند

سه شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۳۶ ق.ظ

این روزها بحث آقای رحیم‌پور نسبت به حوزه خیلی بالا گرفته. آقایان مکارم و نوری همدانی و خیل مجتهدین دیگر اعتراض کردند که حرف‌های ایشان غلط و از روی بی‌اطلاعی است. حرف آقای رحیم‌پور را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: «سنت‌های سنگ شده»؛ یک روزی روزگاری رفتاری و روشی ایجاد شد تا مشکلات جامعه‌ای را پاسخ بدهد. اما شاگردان بعدی به‌جای آنکه یاد بگیرند مشکلات را پاسخ بدهند، مسئله را خوب یادگرفتند و فردایش شروع کردند همان مسئله را به شاگردانشان تدریس کردند. این یعنی حرکت و پویش در آن حوزه راکد شد و کم‌کم به‌قدری سخت شد که رنگ و بوی تقدس گرفت.

حرف اینجاست که نه تنها حوزه بلکه بسیاری از دیگر نهادها هم این سنت‌گرایی و سنگ‌شدگی را دارند؛‌ اما چون حوزه مورد توجه و کانون مطالبات است، واکنش‌ها به جمود اندیشه در آن شدیدتر است. به‌عنوان مثال در موضوع مبتلا به سربازی:

به نظر شما فلسفه ‹کچل کردن› در سربازی چیست؟ در زمان رضاشاه[1]) به علت عدم وجود بهداشت عمومی و شیوع بیماری‌های واگیردار، برای جلوگیری از شیوع بیماری در محیطی که افراد زیادی را در فضای کوچکی با تعرق و فعالیت بالا نگه‌داری می‌کردند دستور دادند تا سرها را بتراشند. نمونه‌ آن در مدارس شبانه‌روزی و سایر مکان‌های مشابه نیز اجرا می‌شد. اما هنوز در سال 1397 هجری شمسی آقایان در نیروهای مسلح هنوز دستور به کچل کردن ( و نه کوتاه کردن متعارف برای جلوگیری از مدل‌های مختلف مو) می‌دهند.

به نظر شما فلسفه ‹سلام نظامی› چیست؟ در مستندی که از کانال چهار سیما پخش می‌شد اینطور بیان کرد که در قرون وسطی، هنگامی که شوالیه‌ها به همدیگر می‌رسیدند؛ چون کلاه‌خود آن‌ها کاملا پوشیده‌ بود، با دست درب کلاه‌خود را بالا می‌زدند و به مرور این احترام نمایش چهره به دوست، تبدیل به سنت احترام در نظامی‌ها شد. اما هنوز بعد از 40 سال از انقلاب اسلامی در ایران هنوز به سبک اروپایی‌ها باید سلام بدهند. وضع به قدری بد است که سردار سلیمانی با یک دست سلام غربی می‌دهد و با یک دست سلام اسلامی می‌کند!

سلام نظامی ایرانی‌ـ‌اسلامی

 

بماند که اصلا بحث سربازی اجباری در چه دوره‌ای و برای چه فلسفه‌ای اجرا شد و اصول حراست از مرزها در اسلام چیست و چگونه باید برای حراست از این مرزها تامین نیروکرد! و آیا آن نیرو اسمش سرباز است یا مجاهد؟

 

به مورد دیگری بپردازیم؛ به نظر شما ‹قانون تجارت› در کشور مربوط به چه سالی است؟ مربوط به سال 1311[2] یعنی زمان رضاشاه(ل)! باور می‌کنید؟ در امواج تحریم‌ها ، در الگوی خاک خورده اسلام برای معیشت، در اوج جنگ اقتصادی هنوز قانون تجارت کشور مربوط به همان سالی است که خارجی‌ها و غرب‌دوستان نوشتند!

چه بگویم؟ چند گزاره بیاورم که همه ما با همدیگر اهل «حفظ وضع موجود» هستیم و در حیطه هرکدام ما چندین گزاره سنگ‌شده وجود دارد که نمی‌خواهیم به مصاف متحجران برای تغییر آن برویم. لطفاً در زندگی غرق نشوید. زنده، زندگی کنید. امام باقر می‌فرماید: «نسبت ما به عالم آتی، مثل نسبت جنین در رحم به دنیاست». آهای مردمی روزی جنین بودید، امروز جنین دارید و فردا از جنین دنیا به عالم آتی متولد می‌شوید. لطفاً تا تولد صبر کنید. و زنده متولد بشوید!

 

[1] لعنت‌الله علیه (علیه من الجبار ما یستحق)

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

تخته سیاهتخته سیاهتخته سیاه

نوشته تخته نوشته تخته نوشته تخته