خانه شماره 39

یک دفترچه نویسه‌های شخصی در مورد آنچه ما بدان می‌اندیشیم.
جد و جهد

تذهیب سربرگ

بسم الله چرم

blog pic blog pic

زکات العلم نشرة. اگر بشود اسم این سیاهه‌ها را علم گذاشت. البته بخش اعظم آن دل‌نوشت است. برای نشر فرهنگ و دین می‌نویسیم شاید که خدا هدایتمان کند.

طبقه‌بندی موضوعی

قرآن چرم امام خامنه‌‌ای استاد پناهیان

۳۴ مطلب با موضوع «دل‌نوشت» ثبت شده است

۳۰
اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تصمیم گرفتم نوشته‌هایم را به شکلی دیگر در جای دیگر منتشر کنم. و در این خانه غم زده را ببندم. شاید خدای متعال غم را از دل‌های همه بزداید. اگر قرار باشد مخاطبان از این خانه چیزی به عبرت ببرند، کوتاهی دنیا، و الزام به استقامت برای وعده خدا به مومنان است. شاید که ما نیز از آن‌ها بشویم.

دنیایتان را بگذرانید و بدون دیدار و دیدن جایگاهتان در آخرت نمیرید. چرا که ما مهاجریم و قریه‌ها چه مجازی و حقیقی برای ماندن نیستند. بدانید که می‌روید، بدانید که جسم فرسوده می‌شود و جان به ازای آن جوان‌تر باید بشود. بدانید که اگر بر یادخدا مداومت کنید آرام آرام همه چیز درست می‌شود، نمازتان، اعمالتان، آخرتتان.

 

سال 1400

۱۹
آبان

مدتی است که سرمان شلوغ شده، فهرست برچسب‌های رنگی روی قاب، حسابی رنگارنگ و زیاد شده‌اند. اربعین چند سال است که توفیق خدمت می‌دهند، از قبل تا بعدش درگیر هستیم. جامعه و کار و شغل و زندگی حسابی وقت را پر کرده. نکته مهم ماجرا اینجاست که خیلی بیشتر از قبل می‌نویسم و در جاهای مختلفی هم منتشر می‌شود اما فرصت نوشتن در اینجا را نمی‌کنم. هم فضای کنترل و مراقبت (اینترنت)‌آدم را به تحفظ وا می‌دارد هم آنکه چه باید گفت که مرضی خدای متعال باشد. چقدر کار می‌شود کرد حتی در شهرهای کوچک اما کسی نیست که عینک مردم را بر دارد و از سر لطف دستمالی به آن بکشد. تا ببینند که بجای خراشیدن دیوار مردم عوام می‌شود راه متفاوتی را بنیان گذاشت و پیش‌برد. واقعا دارم به این نتیجه می‌رسم که بهشت و جهنم حق است! کسی نمی‌تواند بگوید خدایا فلان کس یا فلان محیط نگذاشتند. خدایا فلانی را از ما گرفتی، مسیرمان عوض شد. اصلا و ابدا، اگر آخرین باقیمانده خدا بر زمین هم الان در دسترس نیست،‌ وظیفه ما دوچندان می‌شود نه کمتر. ظهرها نخوابید،‌اگر محیط بد است، محیط را عوض کنید، آدمها را عوض کنید،‌حتی شغل و اطرافیانتان را عوض کنید. اما انقدر ظهر ها نخوابید تا در گردش ایام، مجبور شوید اندکی در میانه روز استراحت کنید.

راستی، می‌دانید خدا در همین نزدیکی است؟

۰۸
دی

مطلب برای گفتن و نوشتن زیاد هست. دیگران هم می‌نویسند، چه قلم‌هایی قوی‌تر از من.
شده‌ام چند وجهی.
اوضاعیست. سرخوشم با احادیث. دلم را آرام می‌کند و تفریح مومنانه‌ایست. گرچه برخی از احادیث آتش می‌زند اما آتش پاک و خالصی است. آنقدر در مفاهیم بنیادی نگاهم تغییر کرده که دیگر آن قبلی نیستم. می‌بینم آنچه دیگران نمی‌بینند و می‌بینم کوری خودم را. عجیب است.
راستی از هزار مرغی که قصد قله قاف کردیم کمتر از صد باقی مانده. نمی‌دانم شما در بین آن‌هایید یا خوراک دنیا شدید.

۰۵
مهر

بسم‌الله الرحمن الرحیم.

 

با اباعبدالله، (علیه آلاف تحیه و السلام ما دام طلع شمس علی الارض کربلاء) حرف نمی‌زند، برای او عمل می‌کنند. إن‌شاالله مانند او زندگی‌ام داستان خواهد داشت برای سیاهه مردم.
 

۲۲
فروردين

یک سال گذشت. در سالگرد و روزهای پیرامونش دل نداشتم بیایم و بنویسم. اما همین حوالی در بهاری زندگی مردی فرو افتاد. همسر شاید یافت شود، همزبان نه...

۰۱
اسفند

یا فاطمه الزهرا

 

روضه سنگین است

ادامه مطلب چرم
۲۶
دی

قرار بود این خانه نشر مطالبی باشد که به‌درد جامعه بخورد اما در یک سیر نزولی تبدیل شد به دل نوشت. قصد داشتیم تا برای دین خدا موثر باشیم از علم و جهاد اما گویا تقدیر خدای متعال چیز دیگری بود. امتحان‌های دیگری رقم خورد و اکنون نیمی از موهایم سفید شده. دلنوشت در فضای سایبر یعنی زیر ذره‌بین دشمنان خدا بودن. کمتر می‌نویسم اما گاهی اوقات باید نوشت.

مانند کوه استوار می‌مانم و مانند پولاد محکم. امید دارم گوهرم را سالم به بازار برسانم که کریمانه می‌خرند. شما چه؟

۱۰
آبان

دور و برم را که نگاه می‌کنم دوستان و آشنایان یکی یکی از گردونه خارج می‌شوند، کم می‌آورند. به سادگی به من می‌گوید نمی‌خواهم انقدر خوب باشم. همین مقدار بس است. حس این را دارم که گروهی در مسیر درحال حرکتیم یکی یکی یا کشته می‌شوند یا می‌میرند. دور و برم خالی است. هیچ‌کس نیست که با هم تا انتهای مسیر برویم. آه از تنهایی باقیمانده خدا بر زمین. یک زمانی از هزار مرغی که برای رفع مشکلشان راهی کوه شدند، سی‌مرغ به نهایت رسیدند. نمی‌دانم از میلیاردها جمعیت کره زمین سیصد نفر به انتها می‌رسند یا نه. دعا کنید من بیچاره هم جایی کم نیاورم.

یک وظیفه‌ای برگردن دارم می‌روم ادا کنم.

۱۷
خرداد

برگه‌هایم را زیر و رو می‌کردم به نامه‌ای برخوردم که به همسر نوشته بودم. چقدر برای این روزها درست است:

... ایمان را در بیرون مجو که نخواهی یافت و به دنبال آسایش در زندگی نباش که تو را از آن باز می‌دارد؛ به فرزندانت دل نبند که خدا بسیار غیور است و به من آنقدر وابسته نشو که لحظه‌ای از یاد خدا غافلت کند که بی‌شک او میانمان جدایی خواهد انداخت و قطعا آنوقت این برای تو بهتر خواهد بود.

همراه ابدی تو
هادی

۱۵
ارديبهشت

گل من

 
 
 
 
آن دو خط شعری که می‌باید سرودن
بیت‌هایش هم اکنون در فراغ و افتراق‌اند
 
 
 
 
 
 
 
۱۹
فروردين

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی وقت است چیزی ننوشته‌ایم در این خانه. بلایی بزرگ و سهمگین خانواده کوچک ما را از جا تکان داده. متاسفانه در حال از دست دادن همسرم هستم. برای خودم و شما می‌نویسم شاید وقتی شما هم به ابتلائات سنگین زندگی‌تان رسیدید این متن کوتاه کمکتان کند.

  1.  انتظار نداشته باشید مشکلی برایتان پیش نیاید.
  2. در تعارفات به‌جای ترسیم زندگی تخیلی بگویید امیدوارم سختی‌های زندگیت را آگاهانه طی کنی و رشد کنی.
  3. انتظار نداشته باشید سختی‌ها در حد انتظار شما باشند. سختی‌های در حد تصمیم خدای متعال‌اند!
  4. در هر اتفاقی چندید نفر مورد آزمایش هستند. شما بجای علت دانستن دیگران به بخش خودتان بپردازید.
  5. عموما در سختی‌ها کم می‌آورید؛ ولی نشکنید. مصیبت شما از ماجرای زجر علی در فقدان زهرای مرضیه یا زجر رباب در فقدان فرزند و شوهر یا ام‌المصائب زینب یا .... بیشتر نیست. اگر شما هم مبتلا به چیز مشابهی شدید نشکنید حتما خدای متعال در شما دیده که برایتان قرار داده.
  6. سیبی که به بالا پرتاب می‌کنند هزار و یک چرخ می‌خورد تا به زمین برسد. این امید و ناامیدی‌های پی‌در‌پی موجود در سختی حداقل یک درس برایتان دارد: نه از امیدها خوشحال بشوید و نه از ناامیدی‌ها ناراحت. پولاد آبدیده باشید و باز هم می‌گویم اگر نمی‌توانستید خدا امتحان دیگری را برایتان رقم می‌زد.
  7. اگر نمی‌توانید خدا را بفهمید اگر نمی‌توانید درست با ائمه ارتباط برقرار کنید یک پله پایین‌تر با اولیاء الله یا شهدا ارتباط بگیرید یا با روحانی متبحری مشورت کنید.
  8. خدا در قرآن برای شما گفته فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا  و در جای دیگر تاکید کرده: لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا  این یعنی اگر یک سختی برایتان گذاشته 2 آسانی حین آن قرار داده و بعد از تمام شدن سختی‌ای که به اندازه وسعتان بوده هم آسانی قرار داده. پس بیخود کسی را متهم نکنید.
  9. اگر خدا سختی نمی‌گذاشت رشد نمی‌کردید.
  10. اگر خدا سختی قرار داده برای این است که احتمالا آنطور که خدا می‌پسندد یادش نبودید. پس سختی گذاشت تا به ذکر خدا توجه کنید.
  11. پایان همه سختی‌ها بهشت است. خواهش می‌کنم قرار ملاقاتتان را با خدا در بهشت فراموش نکنید
  12. اگر طلبه هستید آبروی اسلام و امام صادق را نبرید. اگر هم نیستید آبروی اسلام و علی بن ابی‌طالب را به عنوان شیعه نبرید.
  13. شیرینی دعا را حس کنید. آنقدر این روزها که بیشتر به دعا پرداخته‌ایم شیرینی دعا ما را مجذوب کرد که حاجاتمان یادمان می‌رفت.
  14. الله دارد شما را می‌بیند.
۰۶
شهریور

عموما آدم سخت گیری در امورات مادی زندگی نیستم. جایی اگر صحبت از نوع شروع زندگی می‌شد و من عقایدم رو مطرح می‌کردم، این صحبت رو می‌شنیدم که نوبتت برسد مشخص می‌شود؛ تو خیلی دست پایین می‌گیری. کم کم  باورم شده بود که بله! بنده کم توقعم و دست پایین می‌گیرم. تا اینکه کتاب "خانواده" را خواندم. همینطور که با کتاب پیش میرفتم متوجه شدم که اگر من با این تفکراتم دختر امام خامنه‌ای بودم ایشون من رو ساده‌زیست خطاب نمی‌کردند، شاید متجمل نبودم فقط!

در خلال صحبت‌های امام خامنه‌ای در این کتاب اشاره‌ای به این موضوع شده که با چه سطحی از مادیات باید زندگی کرد! اظهر من الشمس است که شروع زندگی ازین سطح پایین‌تر خواهد بود.

این صحبت‌ها را که خواندم متوجه شدم نمیتوانم آنجور که امامم زندگی می‌کند باشم. نمی‌توانم از خیلی چیزهایی که شاید برای عده‌ای بدیهیات و ملزومات لاینفک زندگی باشد ولی بطور قطع ملزومات شروع زندگی نیست، بگذرم.

۲۸
مرداد

dot.

سکوت کن

۰۲
مرداد

همه ما مشکلاتی داریم. این طبیعت دنیاست، اما اینکه هر کس چگونه با مشکل برخورد می‌کند تفاوت‌ها را می‌سازد.

 

عده‌ای در برخورد با مشکلات فغانشان به آسمان بلند است، عده‌ای پرخاش کرده و تلاش می‌کنند خودشان را گول بزنند که تقصیر اطرافیان است، عده‌ای صبوری می‌کنند و مشورت. اما گروهی هم هستند که صبوری می‌کنند و کتمان. این گروه مخفیانه مشورت می‌کنند و عزتمندانه زندگی می‌کنند. مشکلاتشان را با صاحبشان در میان می‌گذارند و صاحبشان در زیر نامه‌شان پاسخ می‌نویسد. مورد شماتت دوست و دشمنند و گمنام در میانمان زندگی کرده‌اند.

شما چگونه با مشکلاتتان برخورد می‌کنید؟

 

 

تخته سیاهتخته سیاهتخته سیاه

نوشته تخته نوشته تخته نوشته تخته