خانه شماره 39

یک دفترچه نویسه‌های شخصی در مورد آنچه ما بدان می‌اندیشیم.
جد و جهد

تذهیب سربرگ

بسم الله چرم

blog pic blog pic

زکات العلم نشرة. اگر بشود اسم این سیاهه‌ها را علم گذاشت. البته بخش اعظم آن دل‌نوشت است. برای نشر فرهنگ و دین می‌نویسیم شاید که خدا هدایتمان کند.

طبقه‌بندی موضوعی

قرآن چرم امام خامنه‌‌ای استاد پناهیان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قوم عاد و ثمود» ثبت شده است

۱۴
خرداد

 

به نام خدایی که عقد اخوت با کسی نمی‌بندد

تهران طوفانی آمد[1]، که در مدت 50 سال اخیر بی‌سابقه بوده است[2]، وقتی می‌گویند 50 سال یعنی 50 سال است که آب‌وهوا ثبت می‌شود. معلوم نیست چندسال قبل‌تر همچنین طوفانی آمده باشد. طوفانی که 320 حادثه ثبت‌شده داشت[3]. طوفانی که جان پنج نفر را گرفت و 30 نفر را به بیمارستان فرستاد[4]. طوفانی که آسمان را سرخ و سیاه کرد و قاطبه امت از وجود آن وحشت کردند. این طوفان از جنس آنانی است که نماز آیات به آن واجب است زیرا در استفتائات امام خامنه‌ای می‌خوانیم: «هر حادثه غیرعادى که باعث ترس بیشتر مردم شود مانند بادهاى سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادى باشند.[5]»

اما با چشمانی پراشک نگاه می‌کنیم که مسئولین جمهوری اسلامی که متأسفانه دیگر مسئولین انقلاب اسلامی نمی‌شود نامشان را گذاشت با وقاحت تمام با همدیگر مشاجره اتوکشیده می‌کنند:‌ «وی، اظهار کرد: سازمان هواشناسی در این زمینه قصور کرده و باید با آن برخورد شود.[6]» و آن‌یکی پاسخ می‌دهد: «رسیدن سرعت باد به 120 کیلومتر در تهران پدیده بی‌سابقه است و در حال حاضر با دستگاه‌ها و تجهیزاتی که ما داریم پیش‌بینی چنین پدیده‌ای امکان‌پذیر نیست؛ البته با شرایط و تجهیزات پیشرفته‌تر ممکن است پیش‌بینی‌ها کمی دقیق‌تر باشد اما به‌طورکلی کانون و زمان دقیق پدیده‌های ناگهانی را نمی‌توان پیش‌بینی کرد.[7]» و استدلال آن‌هایی که پای ایمانشان می‌لنگد این است که خوارزمی و ابوعلی سینا و فارابی و ... نیز به تحقیق در مورد علل واسط پدیده‌ها می‌پرداختند و نباید این‌ها را دلیل دور شدن از روح اسلام دانست!

از بخش اخبار که بگذریم، می‌رسیم به عذاب الهی

این طوفان بی‌تردید یک عذاب الهی آشکار بود. مگر اینکه یک عده‌ای فکر کنند در زمان قوم عاد و ثمود و ... وقتی قرار بود یک عذاب الهی نازل شود یک دست خیلی غول‌پیکری در آسمان ظاهر می‌شد و شهر را چنگ زده، مردم را می‌کشت و غیب می‌شد. یک‌چیزی شبیه همان تصوریکه به لطف دستگاه هالیوود[8] در ذهن‌ها از عذاب الهی شکل‌گرفته. خیر آن زمان یک طوفان عادی آمد و مردم شهر کشته شدند یک زلزله عادی می‌آمد و مردم شهر کشته می‌شدند. حتی قوم لوط! از «شانس[9]» بدشان یک سیارک وارد جو شده بود و توسط لایه اتمسفر تکه‌تکه شده و باران شهابی شکل‌گرفته دقیقاً در مختصات شهر این آدم‌های کاملاً آزاد! فرود آمد. خدایی نبود عذابی نبود فقط یک احتمال نادر به وقوع پیوسته بود.

سؤال مردم اینجاست که چرا بر سر آدم‌های کافر اروپا این بلاها نازل نمی‌شود. هر کس جواب را می‌خواهد آیت لکه را از جناب آقای قرائتی مطالعه کند[10].

همه اینها را دیگران گفتند، من امروز بگویم:

اگر شما هم در این عذاب الهی خسارتی دیدید یا وحشتی بر شما مستولی شد، بگردید که یک گناه آشکار داشتید، آزمونی در کار نبوده، قدر نمی از یم، نتیجه گناه شما به شما رسیده.

خدای بادهای کوبنده، خدای کوهای رفیع، خدای دریاهای متلاطم، خدای فرمول‌های فیزیک و ریاضی، خدای حساب‌های اقتصادی، خدای انیشتین و بوهر و کافر و مسلمان. ای خدای علت همه علل. شهادت می‌دهم نه کسی را شریک توست و نه کسی را جای تو. خدای من این شهادت را از من بپذیر

تخته سیاهتخته سیاهتخته سیاه

نوشته تخته نوشته تخته نوشته تخته