زوایای تاریک تاریخ صدر اسلام
این روزها بیشتر به تاریخ صدر اسلام سر میزنم و سعی میکنم درد و رنج خود را مقیاس بدهم، تا بدانم برایم هیچ اتفاقی نیافتاده در مقابل اتفاقات صدر اسلام. امروز به مطلبی رسیدم که قبلا تنها بخشی از آن را شنیده بودم: شنیده بودم پیامبر از حرف شخصی دلگیر شده بود و خداوند بهخاطر دل پیامبر آیه تحریم نازل کرده بود. اما اکنون که همه ماجرا را خواندم دیدم مصیبتهای اهل البیت کم نبوده. مطلب را عینا از وبلاگ رافضی نقل میکنم:
شان نزول آیه 53 سوره احزاب
همانطور که میدانید و در قرآن آمده همسران پیغمبر بعد از شهادت پیامبر نیز حق ازدواج ندارند در حقیقت هنوز همسر حضرت رسول تلقی میشدند و نیز پیامبر نیز اختیار طلاق همسران خویش را بعد از شهادتش به حضرت امیر واگذار کرده بود یعنی امیر المومنین میتوانستند همسران پیامبر را طلاق بدهند.
حال سری بزنیم به جنگ جمل و ازدواج عایشه و طلحه درحالیکه هنوز حضرت امیر او را از پیامبر طلاق نداده بود در حقیقت عایشه درحالیکه همسر داشت با پسرعمویش هم ازدواج کرد تا دو تا شوهر داشته باشد بعدازاین قضیه و زمانی که جنگ شروع شد امام علی به عایشه نامه نوشت که یا برگرد یا تو را طلاق میدهم حال نظر شما را به روایت زیر جلب میکنم:
وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمًا[1]
و زمانی که از همسرانش متاعی خواستید از پشت پرده و حجابی از آنان بخواهید، که این برای قلب شما و قلبهای آنان پاکیزهتر است. و شما را نسزد [و جایز نباشد] که پیامبر خدا را آزار دهید. و بر شما هرگز جایز نیست که پس از او با همسرانش ازدواج کنید که این [کار] نزد خدا بزرگ است.
در تفاسیر اهل سنت ازجمله تفسیر ابن کثیر و تفسیر قرطبی و تفسیر آلوسی آمده است که: این آیه درباره طلحه بن عبیدالله نازلشده. آنکسی که پیامبر را بهوسیله گفتههایش آزار و اذیت میداده است و چنین میگفت: اگر پیامبر بمیرد دخترعمویم عایشه را به ازدواج خود درمیآورم. این خبر به رسول گرامی اسلام رسید. و حضرت از این گفته و قسم طلحه ناراحت شدند و اذیت گردیدند.
همچنین جویبر از ابن عباس نقل میکند: در زمان پیامبر صلیالله علیه واله مردی (طلحه) به نزدیکی از زوجات رسول خدا (عایشه) آمده که پسرعموی او بود و با او گفتگو کرد. پیامبر صلیالله علیه و اله به آن مرد چنین فرمود: ازاینپس چنین کاری را نکن. آن مرد گفت: ای رسول خدا! او دخترعموی من است. و هیچ منکری در میان گفتگوی ما نبود نه من با او...داشتم و نه او با من...
حضرت فرمودند: میدانم ولی هیچکس غیرتمندتر از خدا نیست و بعد از او از من کسی دیگر غیرتمندتر نیست. بعد از مدتی که از آن جریان گذشت. آن مرد گفت: پیامبر مرا با صحبت کردن با دخترعمویم منع میکند. قسم میخورم که بعد از مرگ او (پیامبر) با ایشان (عایشه) ازدواج خواهم کرد. و به همین خاطر خداوند آیه ۵۳ سوره احزاب مبنی بر منع ازدواج با همسران پیامبر ص را نازل کرد. طلحه در حالی با این کلام خویش موجبات اذیت و آزار پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله را فراهم کرد که قرآن کریم درباره اذیت کنندگان خدا و رسول اینگونه میفرماید:
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا[2]
آنان که خدا و رسول را (به عصیان و مخالفت) آزار و اذیّت میکنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده (و از رحمت خود دور گرداند) و بر آنان عذابی با ذلّت و خواری مهیّا ساخته است.
عدم پشیمانی طلحه حتی بعد از نزول آیه تحریم ازدواج زنان پیامبر!
وقتی طلحه کلام رسولالله را شنید اینچنین گفت: محمد ازدواج با زنانش را بر ما حرام میکند. درحالیکه زنان ما را به ازدواج خود درمیآورد. اگر خداوند جان او را بستاند قسم میخورم میان پاهای زنانش بدویم هم چنانکه او میان پاهای زنان ما دوید...(یعنی زوجاتش را بعد از مرگ او به همسری خود درمیآوریم.)
علی بن ابراهیم رحمهالله در تفسیر خود ذیل این آیه شریفه میفرماید: بر عایشه حد اقامه میکنند (یعنی وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کنند یکی از کسانی را که از قبر بیرون میآورند و او را به جزای اعمال خود میرسانند و بر او حد اقامه میکنند, عایشه است.) زیرا که طلحه به عایشه علاقه داشت و وقتیکه خواست بهسوی بصره حرکت کند. طلحه به عایشه گفت: جایز نیست زنی بدون محارم خود از شهر خارج شود. پس عایشه خودش را به ازدواج طلحه درآورد!!!
منابع:
(1) خیراشرقت الروح مستبضره: لمیاءحماده ص ۴۰، تفسیر ابن عباس سوره احزاب ص 356، تفسیر سمرقندی ج 3 ص 66، تفسیر فخر رازی ج 13، زادالمسیر ج 6 ص 53، نسخه خطی تفسیر قرآن کریم تألیف ابوبکر عتیق سورآبادی قرن 6 ص 350، تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر ج 3.
(2) الدر المنثور جلال الدین سیوطی ج ۵ ص ۱۷۹ - لباب النقول سیوطی ص ۱۷۹ و ص ۱۶۳ و فتح القدیر شوکانی ج ۵۴ ص ۳۰۰ - تفسیر آلوسی ج ۲۲ ص ۷۴
(3) ابن ابی الحدید سنی مذهب در شرح نهج البلاغه خود ج ۹ ص ۳۲۳ در روایتی اشاره به این کلام طلحه میکند. مصادر شیعی: بحار الانوار ج ۱۷ ص ۱۵ - ج ۲۲ ص ۱۷۲. تفسیر قمی ج ۲ ص ۱۹۴ - تفسیر فیض کاشانی ج ۲ ص ۹۸۱ - نورالثقلین ج ۴ ص ۷۹۶ - اربعین ص ۱۳۰ - شرح نهج البلاغه ج ۹ ص ۹۴
(4) تفسیر صافی فیض کاشانی ج ۷ و تفسیر علی بن ابراهیم ج ۲ ص ۳۷۵ و بحار الانوار ج ۲۲ ص ۲۳۰- و کتاب تطبیقات متفرقه للتفسیر و التاویل و کتاب عایشه بنت ابی بکر چاپ مرکز المصطفی و کتاب تفسیر نورالثقلین ج ۵ ص ۳۷۵ و دیگر کتب تاریخی و دیگر کتب تاریخی و روایی ومعتبر به این موضوع مهم پرداختهاند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.