خانه شماره 39

یک دفترچه نویسه‌های شخصی در مورد آنچه ما بدان می‌اندیشیم.
جد و جهد

تذهیب سربرگ

بسم الله چرم

blog pic blog pic

زکات العلم نشرة. اگر بشود اسم این سیاهه‌ها را علم گذاشت. البته بخش اعظم آن دل‌نوشت است. برای نشر فرهنگ و دین می‌نویسیم شاید که خدا هدایتمان کند.

طبقه‌بندی موضوعی

قرآن چرم امام خامنه‌‌ای استاد پناهیان

۲۶ مطلب با موضوع «طرح‌ها :: آموزشی :: حکمت نظری» ثبت شده است

۰۷
مهر

دروغی که ناشی از حیا باشد؟                                       
                                          یا صداقت وقیحانه؟


استاد پناهیان در جلسات «زندگی در بستر شهادت» در جلسه ششم پیرامون موضوع پیشرفت ظاهری کشورهای «توسعه یافته»(و نه رشدیافته) صحبت می‌کنند. در باب صداقت غربی‌ها اینطور بیان می‌کنند که مردم آن کشورها صداقت را از روی نداشتن حس‌های اصیل انسانی عرضه می‌کنند. و این صداقت توام با حق نیست که حکم‌فرماست.

رفتار دروغ آمیز فرزندی را تصور کنید که بخاطر نوع دینداری والدینش به آنها علاقه‌ای ندارد ولی به روی آنها می‌خندد و در برابر رفتار ناپسند آنها صبوری می‌کند!

در مقابل صداقت همسرانی که پیوند خود را به آسانی می‌شکنند چرا که به شخصی خارج از محیط خانواده می‌اندیشند و می‌خواهند چند صباحی طعم او را نیز بچشند!

یادم باشد مراقب نوع صداقتم باشم.


۰۶
شهریور

عموما آدم سخت گیری در امورات مادی زندگی نیستم. جایی اگر صحبت از نوع شروع زندگی می‌شد و من عقایدم رو مطرح می‌کردم، این صحبت رو می‌شنیدم که نوبتت برسد مشخص می‌شود؛ تو خیلی دست پایین می‌گیری. کم کم  باورم شده بود که بله! بنده کم توقعم و دست پایین می‌گیرم. تا اینکه کتاب "خانواده" را خواندم. همینطور که با کتاب پیش میرفتم متوجه شدم که اگر من با این تفکراتم دختر امام خامنه‌ای بودم ایشون من رو ساده‌زیست خطاب نمی‌کردند، شاید متجمل نبودم فقط!

در خلال صحبت‌های امام خامنه‌ای در این کتاب اشاره‌ای به این موضوع شده که با چه سطحی از مادیات باید زندگی کرد! اظهر من الشمس است که شروع زندگی ازین سطح پایین‌تر خواهد بود.

این صحبت‌ها را که خواندم متوجه شدم نمیتوانم آنجور که امامم زندگی می‌کند باشم. نمی‌توانم از خیلی چیزهایی که شاید برای عده‌ای بدیهیات و ملزومات لاینفک زندگی باشد ولی بطور قطع ملزومات شروع زندگی نیست، بگذرم.

۲۸
مرداد

مدت‌هاست که ننوشتم. بارها مسائلی پیش اومد که می‌شد نوشت ولی دستم به نوشتن نرفت. بیشتر خوندم این مدت. به موضوعات وبلاگ‌ها فکر کردم، به قلم نویسنده‌ها، به هدف خیر پشت مطلب...جز ساعتی در دنیا توقف نکردند

این مطلب یه دردنامس... مغزم درد گرفته! روحم درد گرفته! از خودی‌ها! از خانم‌های مذهبی! نمیدونم چقدر دیگه باید بگذره تا ما به خودمون بیایم و انقدر اصرار نکنیم که حرف ما درسته. انقد سلیقه رو دخالت ندیم. برفرض که سلیقه ما درست ولی گاهی یه مصلحتی بالاتر وجود داره که باید به خاطرش ازون سلیقه درستمون کوتاه بیایم. مخاطب مطلب من خانم‌های مذهبی هستن. خصوصاً وبلاگ نویس‌ها، خواهرهایی که خیلی‌هاشون رو می‌شناسم که در چه حد فکری هستن؛ با خوندن وبلاگشون از این‌همه تفاوت انگشت به دهن میمونم! همه ما می‌دونیم که حجاب فقط پوشوندن بدن نیست. کلام ما باید محجوب باشه. باید دیگران ازش در امان باشن. باید جوری باشه که اگر حتی یه ‹فی قلوبهم مرضی اونو شنید اتفاقی نیفته! نه اینکه بگیم به ما چه. اون خودش رو درست کنه. درحالی‌که این حرف دقیقاً همون حرف خانم‌های بی‌حجاب کف جامعس! و ما نباید عیبی رو که ازش نهی می‌کنیم توی خودمون باقی بذاریم!

۲۴
ارديبهشت

مضرات موسیقیموسیقی علمی‌است که در اثر کم توجهی به آن به ورطه فساد افتاده است. امروزه موسیقی تنها وسیله سکرآور و عادتی‌است که برای بعضی‌ها قابل ترک نیست. به نحوی که موسیقی را جز به موسیقی دورکننده از حقائق هستی نمی‌شناسیم. این نوع از موسیقی که در احادیث و فقه به موسیقی لهوی[1] شناخته می‌شود.  مباحث زیادی پیرامون موسیقی در ذهن دارم که فرصتی برای بیان آن‌ها نیست. علم موسیقی را علمی می‌دانم که می‌تواند جامعه بشری را به سمت و سوی خدا سوق دهد البته این علم بسیار فراتر از هارمونی آواها و نت‌هاست و باید به آن علم اصوات اطلاق کرد. شاید نکته فرومانده جامعه‌سازی در نگاه اسلام استفاده از ابزار پرقدرت موسیقی باشد. ولی علی‌ایّ‌حال چیزی که در جامعه فعلی وجود دارد فسادیست که در سطح خرد باید با آن مقابله کرد و در سطح کلان حکومتی آن را به سمت صلاح هدایت.

این یادداشت به بهانه انتشار پرونده‌ایست که در یکی از مساجد بما رسید و ما نیز آن را باز نشر می‌دهیم. این پرونده حاوی چند حدیث پیرامون موسیقی است که متناسب با فضای مسجد و تخته فرهنگی پایگاه‌های بسیج طراحی شده. برای دریافت پرونده Doc و PDF آن از اینجا اقدام کنید.

 

برای دریافت کلیک کنید

۱۸
ارديبهشت

پوست اسبدر طبیعت دو نوع اسکلت‌بندی داریم. داخلی و خارجی. موجوداتی مانند مورچه اسکلتشان خارجی است یعنی سطح بدن آن‌ها بسیار سفت و مستحکم است؛ و این نوع اسکلت‌بندی آن‌ها را در برابر محیط سختی که در آن زیست می‌کنند محافظت خواهد کرد و به آن‌ها این قدرت را می‌دهد که چندین برابر وزن خودشان بتوانند بار حمل کنند.

برای اسکلت داخلی نیز می‌توان به چهارپایان اشاره کرد. در این موجودات چهارچوب بدن در میانه اعضا قرارگرفته و پوست رویینشان بنا به شرایط متفاوت است. گاهی مانند انسان پوستی ظریف و لطیف دارند و گاهی مانند کرگدن پوست آن‌ها به‌قدری مقاوم است که از آن در تهیه سپر استفاده می‌شده است.

در این نوشتار قصد نداریم به تقسیم‌بندی موجودات در طبیعت از این حیث بپردازیم بلکه ازآن‌جهت که تمامی دنیا و مافی‌ها برای ما انسان‌ها خلق‌شده تا یا از آن بهره ببریم و یا درس و آیتی برای ما باشد، می‌خواهم برداشتی از این اسکلت‌بندی موجودات در خلق ابزار کنم.

وسایل حرکتی در قرن‌های اخیر از چهارپایان به ماشین‌های فلزی و هواپیماها تبدیل‌شده است؛ و این تبدیل در کنار سودهای زیاد به علت عدم نگرش عقلی به آن مضرات بسیار زیادی را برای انسان به همراه داشته است. ما وسایل حرکتی را به چند بخش تقسیم کرده و برای هرکدام پیشنهادهایی را از این برداشتمان خواهیم نوشت.

ادامه مطلب چرم
۰۱
فروردين

نشان اختصاصی خانه شماره 39یکی از مشکلات امروز تولید علم در حوزه محصول‌محور نبودن و نداشتن یک انسجام تولید تا مصرف علم است. مطلبی که گنگ خواب‌دیده‌ای مانند من تصمیم دارد بگوید‏، شرح و بسط بسیار می‌خواهد.

یکی دیگر از مشکلاتی که گریبان‌گیر علوم نظری است شرح و بسط بسیار علوم و حجم زیاد مطلب است که مخاطب نمی‌تواند در انتهای کتاب یک شاکله صحیح از مطلب در فکرش ایجاد کند و یا شاکله ایجاد شده در دیگر افکار احتمالا متفاوت خواهد بود. این تفاوت سرآغازی برای اختلافات نظری خواهد شد کما اینکه در این علوم شاهد آن هستیم.

نمودار زیر پیرامون مباحثی است که گاهی با نام علم اخلاق و گاهی با نام مبارزه با نفس و گاهی با نام «آنچه خدا از ما می‌خواهد» مطرح می‌شود. این نمودار شمای کلی و ساده‌سازی شده‌ای از سیر رشد انسان است.  البته باید این نکته در خاطرم باشد که نسخه اولیه و غیرقابل استنادی است که نیاز به اصلاح ساختاری و محتوایی دارد. همچنین مخاطبان محترم بدانند که این‌یک «نقشه سرد» است و نمی‌توانید به آن تکیه کنید بلکه تنها برای کسانی که در مسیر هستند یک دستورمنطقی را ترسیم می‌کند تا کمی به جایشان در این زمین‌بازی اشراف پیدا کنند.

ادامه مطلب چرم
۱۰
اسفند

بخش اول و بخش دوم این سری نوشته‌ها را جهت تذکر نفس از خاطر گذراندیم. در این جلوه مطلب بندی را برای تبرک از کتاب سر الصلاۀ امام خمینی (ره) می‌نویسم:
 

و پس‌ازآنکه شواغل قلبیه را کم کرد باید شواغل خارجیۀ را نیز باندازه ممکن کم کند و بیشتر آداب شرعیۀ شاید برای این فائدت باشد. مثل نهی از التفاتات باطراف و لعب با دست و ریش و فرقعه الاصابع[1] و مدافعه بول و غائط و ریح و مدافعه نوم و نظر کردن به نقش خاتم و مصحف و کتاب و گوش‌کردن بحرفهای خارجی و حدیث نفس و دیگر آداب مکروهه و مثل آداب مستحبه کثیره که برای حفظ حضور حضرت باری جلت عظمه است.
 

ان‌شاالله در آینده به بررسی بیشتری از کتاب امام و محشی کرد آن خواهم پرداخت، شاید مشق‌های ما به عشق برسد.

 

[1] فرقعه الاصبع: پیچیدن انگشتان و درهم خمانیدن آن‌ها تا بانگ برآرد: منتهی الارب.

۰۷
دی

چند وقت پیش برای تولد یکی از بستگان خردسال اسباب بازی کوچکی به عنوان هدیه تهیه کردم. کادویش که گرفتم جای خالی یک نوشته رویش احساس می‌شد. کارتی برداشتم و پاکت نامه کوچکی، به دلم شد که یک آیه و تفسیرش را برایش بنویسم گرچه شاید نتواند درست فهمش کند:

از بزرگی شنیدم که آیه شریفه 20 از سوره مبارکه حدید را علمای معرفه النفس متاخر (روانشناسان اسلامی) اینگونه تفسیر کرده‌اند:

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ[1] ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[2] ﴿۵۷:۲۰﴾
 

 

بررسی کرده‌اند انسان‌هایی که عمرشان را در غفلت می‌گذرانند بازه‌های رفتاری زندگی‌شان به 5 قسمت که هر کدام حدود 10 سال طول خواهد کشید تقسیم می‌گردد:

1.

بچه مشغول بازی‌های کودکانه است و گرد بازی می‌گردد.

لَعِبٌ

2.

در فصل دوم نوجوان مشغول لهو می‌شود به زبان خودمان یعنی مسخره‌بازی، لودگی و کارهایی که مانند بازی کودکانه هم ذهن و جسم را رشد نمی‌دهد.

لَهْوٌ

3.

در فصل سوم جوان دنبال زیباییست، بزک کردن، مٌد، جنس لوکس، گوشی و تبلت

زِینَةٌ

4.

در فصل چهارم مرد دنبال پست و مقام است و زن دنبال چشم و هم چشمی

تَفَاخُرٌ

5.

در فصل آخر انسان می‌رود دنبال جمع آوری مال، دوست دارد فرزندانش را دورش ببیند و لذت ببرد، مال جمع کند مبادا فرزندانش بی‌روزی بمانند! و این فصل تا وقتی بمیرند ادامه دارد.

تَکَاثُرٌ

 

و زیر آن آیه اول و دوم سوره مبارکه تکاثر را با ترجمه‌ی خاصی نوشتم:

 

أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾
شما را تکاثر سرگرم کرد، (۱) تا آنگاه که بمردید، (2)

 

و این داستان یکنواخت و تکراری بسیاری از مردم است که گوش‌هایشان عبرت نمی‌گیرد.

 

[1] خدا نظم را به اوج شکوه رسانده کلمات را با چه ترتیبی آورده و چه مبحثی وسیعی را در چه جمله کوتاهی فشرده گنجانیده.

[2] غرور در قرآن معنی غفلت و فریبندگی می‌دهد. معنای فارسی تصور نکنید!

[3] نتیجه اینکه؛ این بلاگ را یک خانواده فصل سومی می‌چرخانند مگر نه؟

۰۴
آذر

بسم‌الله الرحمن الرحیم

«سؤالات زیادی در فکر همه ما وجود دارد، سیاسی، اجتماعی، شخصی و گرایش‌های مختلف علمی. پاسخ دادن به هر سؤالی ابواب جدیدی از شبهه را باز می‌کند؛ لاجرم باید آن‌ها نیز پاسخ داده شوند». این تجربه‌ای است که همه ما آن را داریم.

اما اگر سؤال اصلی را بیابیم و آن را پاسخ بدهیم تمامی سؤالات ما حل خواهد شد، سعی ما در این نوشته این است که اشاره‌ای به آن سؤال اصلی کنیم. نوشته‌ای که به‌نوعی برگرفته از سلسله جلسات تنها مسیر استاد پناهیان است که آن را با درس گفتارهای دیگر استادانم ممزوج کرده و بنا به توان فکری خود از آن نتیجه گرفتیم. پس پیشاپیش از قلم سخت و پریشان خود در این زمینه پوزش می‌طلبم.

ادامه مطلب چرم
۳۱
مرداد

«هیچ‌کس به خاطر غفلت و برهم گذاشتن چشم‌ها ستایش نمی‌شود و اگر بر فرد غافل ضربه‌ای وارد شد، اولین کسی که مسئول و مذموم است، خود اوست[1].» ببخشید که مجدد می‌آورم اما تنبلی را کنار گذاشته و این بار با دقت این جمله را بخوانید: «هیچ‌کس به خاطر غفلت و برهم گذاشتن چشم‌ها ستایش نمی‌شود و اگر بر فرد غافل ضربه‌ای وارد شد، اولین کسی که مسئول و مذموم است، خود اوست.» بار سوم بنده تکرار نکنم، خودتان در این جمله تعمق کنید. «غفلت» چیست؟ یکی از معانی[2] غفلت را «تهاون و سهل‌انگاری و عدم اعتناء» برشمرده‌اند، یعنی نخواهیم که توجه کنیم و از روی تنبلی روزگار بگذرانیم.

یک کلمه دیگر که باید بدان بپردازیم تحریف محتوی‌ای است، با یک مثال ساده توضیح می‌دهم کارکرد یک سیب سرخ، خورده شدن آن است؛ حالا اگر این سیب از داخل کرم‌خورده شود، کارکرد اصلی آن از دست خواهد رفت و غیرقابل‌خوردن است. درحالی‌که ظاهرش همان است که بود! تحریف محتوی‌ای یعنی ظاهر امر بماند و باطن آن تغییر کند، همان‌طور که بعضی می‌گویند امام زمان دین جدیدی[3] خواهد آورد! اگر بپذیریم که اکنون آخرالزمان است یعنی بسیاری از سازوکارهای اطراف ما همان چیزی است که در مقابل اسلام ناب قرار دارد و بدعت است.

قطعاً تا اینجای متن ذهن شما به هر سویی سرک کشید مگر غایت این نوشته، پس با ما باشید:

ادامه مطلب چرم
۲۲
خرداد

در ادامه مبحث گذشته پیرامون نماز مطالب کوتاه، اما کاربردی‌ای وجود دارد که ذکر آن‌ها تقریباً برای تمام نماز گذران مفید به‌فایده و کاربردی است.

نام این بخش:

ظاهر الصلاة

کتاب‌های عمیق و متعددی در مورد ظاهر و باطن نماز نوشته‌شده‌اند[1] که حاوی مضامین بسیار عالی‌ای هستند، اما چیزی که برای شروع می‌بایست بدان توجه کرد این است که شعائر نماز را صحیح بجای آوریم. اگر بخواهیم فرآیند نماز را دسته‌بندی کنیم به‌پیش، هنگام و پس از نماز می‌توان تقسیم بند کرد که اولویت با شعائر هنگام نمازاست:

نگاه در هنگام نماز امام خامنه‌‌ایچشم در هنگام نماز[2]:

  • در هنگام ایستادن: نگاه به‌جای سجده باشد.
  • در حالت رکوع: نگاه بین دو قدم باشد.
  • در حالت سجده: نگاه به آخرِ بینی باشد.
  • در حالت قنوت: نگاه به کفِ دست باشد.
  • در حالت تشهّد و سلام: نگاه به‌طرف سر زانوها باشد.

بدن در هنگام نماز:

  • در تمامی اذکار بدن باید در حالت سکون باشد[3]
  • خصوصاً قیام پس از رکوع که بسیاری آن را رعایت نمی‌کنند
  • اگر سه عمل پیاپی مانند خارش بدن، تحرک دست در هنگام اذکار و .... انجام شود نماز باطل است. (مصداق عمل کثیر)

قرائت:تلفظ صحیح حمد و سوره

  • در عربی حروف ادا مختلفی دارند، س ث ص که اگر آن‌ها را اشتباه بخوانیم نماز باطل یا دچار اشکال خواهد بود. چه اینکه می‌بینید پیرمردانی که تازه امکان تشرف به حج را دارند نمازشان هنوز صحیح نیست و عمری نماز غلط خوانده‌اند. لطفاً برای صحت کلام در ارتباط با همه‌کَس‌تان اهمیت قائل شوید.
  • جهت اداء صحیح کلمات اینجا و جهت مشاهده یک تارنمای آموزشی غنی پیرامون نماز اینجا را مشاهده کنید
  • هیچ‌چیز مانند گوش دادن به یک قرائت خوب انسان را نمی‌آموزد: (صوت کامل نماز امام خامنه‌ای

در پایان باید گفت ظرافت‌های نماز هرکدام حکمی‌ دارد که باید پرسیده و بدان عمل شود.[4]

 

[1]  21 کتاب پیرامون نماز – با امکان دانلود

[2] (منبع: کتاب دانستنی‌های لازم از نماز؛ محمد وحیدی؛ بخش چهارم کتاب؛ ص ۱۱۵ تا ۱۴۸) شمال‌ما

[4] استفتائات امام خامنه‌ای‌

[5] برای مشاهده تصاویر روی آنها کلیک کنید

۲۰
خرداد

مهر و تسبیح

نماز یکی از ارکان دین است که ترک عمدی آن فرد را از دین خارج می‌کند[1]. و اهتمام به آن کلید حل مشکلات انسان است. و این نماز واجب عادی یومیه اگر اول وقت خوانده شود وسیله‌ای است برای نیل به مقامات عالیه[2]. در باب نماز و ثواب و عقابش معصومین سفارش‌های زیادی نموده‌اند[3].

اما بحثی که می‌خواهم در اینجا مطرح کنم یک بحث کاربردی است. به هر کس که مشکلی داشته باشد ما یک‌راه حل بیشتر پیشنهاد نمی‌کنیم و آن نماز است. چون کلید همه مشکلات در دست الله متعال است و نحوه ارتباط به او نماز است. حال اگر مشکلی دارید این نسخه را حدود یکماه-چهل روز پیاده کنید و در انتهای این مدت یک نگاهی به زندگی‌تان بیاندازید. مطمئناً فرق کرده است.

شیوه اجرا:

  1. حکمت عبادت را بیاموزید
  2. شیوه نمازخواندن را بیاموزید
  3. پنج وعده نماز اول وقت بخوانید
  4. علی‌الخصوص نماز صبح
  5. نماز شب را بخوانید ولو مختصر

 

  1. حکمت عبادت، یعنی بدانیم آن‌که ما را خلق کرد هدف خلقت ما را چه چیز قرارداد؟[4] خوب قطعاً این را می‌دانیم. پس چرا در زندگی‌مان اثر ندارد؟ بگذارید یک مثال بزنم. ما می‌دانیم ریاضی خوب است و ریاضی، این‌طور و آن‌طور حل می‌شود اما آیا به‌ما یک مسئله بدهند بلدیم حل کنیم؟ خیر چون جزئیات را نمی‌دانیم، تمرین و تکرار هم نکرده‌ایم. پس ندانستن جزئیات در عمل مثل ندانستن کل مطلب است. اگر می‌خواهید جزئیات را در ده جلسه سخنرانی استاد پناهیان بشنوید و پرونده متنی آن را ببینید به اینجا سری بزنید.[5]
  2. یک مسلمان باید بداند چگونه یک نماز خوب باید خواند، بنا به استدلال بند قبل شمارا دعوت می‌کنم به شنیدن سلسله سخنرانی استاد پناهیان در این مورد.[6]
  3. هر کس نگاهش به نماز یک‌جوری است، بعضی‌ها که کلاً به نماز هیچ نگاهی ندارند، باعجله آخر وقت می‌خوانند و تا موعد بعد به آن فکر هم نمی‌کنند، بعضی‌ها می‌گویند ورزش بدن، پنج وعده قرائت قرآنی که شفا است. یادآوری بنده بودن، حالا شما این مورد را هم اضافه کنید که نماز اول وقت مشکلات را حل می‌کند نه نماز وسط یا آخر وقت!
  4. بند چهار و پنج بندی است که دلایل آن شاید در زمان ما در حیطه علوم غریبه قرار بگیرد، اما کافی است امتحان کنید. من می‌شناسم و دیده‌ام افرادی که نماز شب دائم و نمازهای بسیاری می‌خوانند، چهره شاداب‌تر و نورانی‌تری دارند. از باب رزق هم فتح رزقی نصیبشان است که ما و شما را نیست.[7]

 

 

[1] قال رسول‌الله ص: من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر

[2] مرحوم علامه طباطبایی و آیت‌الله بهجت از آیت‌الله قاضی نقل می‌کنند که می‌فرمودند: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.»

[4] وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿الذاریات: ٥٦﴾

[7] این بند دلیل نگو دارد، هرگاه رسیدید دلایلش را می‌بینید.

تخته سیاهتخته سیاهتخته سیاه

نوشته تخته نوشته تخته نوشته تخته